سنبه پرزور دیروز - لابی قدرتمند امروز-

  مطلبی در تابناک اجتماعی خواندم که قسمت کوتاهی از آن را ذیلا"به سمع و نظر همکاران محترم میرسانم :
اما با بازگشت این طرح از شورای نگهبان به مجلس برای استفسار، شنیده ها حاکی از آنستکه لابی این صنف در صدد است تا بار دیگر این طرح را به جریان انداخته و ماده 30 را که مخالف قانون مصوب مجلس در مهرماه بوده و پیش از این نیز یک بار در صحن علنی رد شده بود بار دیگر به لایحه جرائم رانندگی اضافه کنند. برهمین اساس، پیگیری های خبرنگارتابناک . از مجلس و پرس و جو از چند تن از نمایندگان شاخص مجلس حکایت از آن دارد که نمایندگان شاخص مجلس و بزرگان فراکسیون اصولگرایان با اطلاع از تحرکات این لابی به شدت برآشفته شده و در صددند تا به افشاگری درباره ارتباطات این لابی قدرتمند که قصد ضربه زدن به حیثیت مجلس و زیر سوال بردن زحمات نمایندگان شریف را دارند زده و در صورت طرح مجدد این ماده برخورد قاطعی با آن انجام دهند.

جالب است که در طول تاریخ یک بار هم دیدیم از جامعه سردفتری بعنوان قدرتمند یاد شده آنهم برای تخریب وجهه ما .... چندی پیش آقای مطهری نماینده مجلس در یادداشتی به سایت خبری ، ضمن بی خاصیت خواندن بنچاق (سند رسمی) ادعا کرده بود که "سنبه پر زور است" حقیر آن روز تصور کردم اشتباه لپی بوده و آنچه در ضمیر ناخودآگاه ایشان در رابطه با قدرت لایزال طرف مقابل دفاتر بوده ناخواسته به زبان رانده شده ولی مطالب منتشره در تابناک اجتماعی به بنده کمترین فهماند که مطلب کاملا ارادی بوده است .....

آخه عزیزان من ! دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟ دفاتر اسناد رسمی تا کنون کی و کجا به حساب آورده شده اند؟ این قشر مظلوم سردرلاک فرو برده فاقد هرگونه عکس العمل جنجالی زورشان کجا بود؟ اگر قدرتی داشتند که اینهمه ظلم بر آنان روا نمیداشتند .. اگر صدایشان در میامد که از هرطرف برایشان بخشنامه های تکلیفی صادر نمیشد ... اگر کوچکترین ادعایی و اعتراضی داشتند که هرگوشه کار ادارات و نهادها میلنگید بار وصول حقوقشان را بر گردن از موی باریکتر ما نمیگذاشتند... کدام قدرت ؟ کدام لابی؟ اینهمه سخن پراکنی و اینهمه هجمه مطبوعاتی و اینهمه مصاحبه های جنجالی که نوک تیز حمله اشان بر سردفتر نگون بخت نشانه رفته و اینهمه دروغ و تهمت و افترا و آمار و ارقام کذب آیا نشان از قدرت است؟ این لابی باصطلاح قدرتمند در کدام مصوبه تونست از حق خود دفاع کند؟ و ایا گوش شنوایی برای شنیدن دردهای این قشر وجود داشت؟

آیا زمان آن فرا نرسیده که در اعمال و رفتار و گفتارمان خدا را در نظر بگیریم ؟ آیا فراموش کرده ایم که تعالیم اسلامی ما همگی را به تقوا دعوت کرده است؟ ایا جمله "حاسبو قبل ان تحاسبو" بدست فراموشی سپرده شد؟ برای یکبار هم که شده بنشینید مطالب را کنار هم بگذارید و ببینید بین ادعا تا واقیت چقدر فاصله افتاده است چرا مغلطه میکنید ؟ چرا قلب واقعیت میکنید؟ چرا با تعصب و فشار قصد دارید کاری را انجام بدهید که دور نمای شکست ان از هم اکنون با چشم بصیرت پیداست و ناگزیر چند صباحی دیگر برای رفع مشکلات ناشی از آن مجبور به الحاق مواد و تبصره به قانون باشیم...

دفتر 3 یزد